دیروز یه پستی و کامنتهاش رو میخوندم در مورد بدن زن.حرف این بود که زنان بیشتر از این که انسان جنس دیگه باشن "بدن" دیده میشن.واسه همینه که تجاوز،آزار جنسی و جسمیو روانی،کتک،متلک و این چیزها وجود داره.عملهای زیبایی هم بخشی از همین فرهنگ حساب میشن.بعد طبق معمول مردها اومده بودن و گفته بودن:مردها هم همین طور.فرقی نمیکنه چه پستی نوشته بشه این دوستان همیشه با این کامنت هستن و انگار نمیخوان مغز حرف رو درک کنن.
در ادامه کلی کامنتهای زنان بود از تجارب شون که حرف پست رو تایید میکرد و نکتهی جالب کسانی بودن که قبلا پارتنر ایرانی داشتن و حالا پارتنر اروپایی.در حالی که اونا نگران موی بدن بودن پارتنرشون میپرسیده منظورت چه موییه؟ یعنی حتی نمیدیدن این قدر که عادیه.چیزهای شاخدار زیادی خوندم.من تو مردهای اطرافم کم این چیزها رو دیدم و هروقت میبینم متعجب میشم و گارد میگیرم و کلی توضیح میدم تا به غلط کردن بیفته:)
مردهایی رو میبینیم که مو از گوش و یقهی پپراهن شون بیرونه که طبیعیه.پس چرا باید موی دست و پای یه زن که اتفاقا مرد هم همونها رو داره غیر طبیعی باشه؟چرا آدمها رو مجبور میکنیم وقت و هزینه کنن و حتی درد بکشن تا مطابق استاندارد زیبایی توی ذهن ما باشن و حتی آخر هم امنیت روانی نداشته باشن؟
نشنوم بگید که این تمیزیه که حرف خنده داریه.تمیزی حموم کردن و ناخن و مو و پوست تمیز داشتنه نه پوست بی مو و موی رنگ شده و ناخن کاشته.اگه توی جامعهای این فشارها وجود نداشت و کسی هم چنان دلش خواست این کارها رو بکنه میشه گفت اون واسه دل خودش بوده ولی توی شرایط فعلی نه.البته که توی همین شرایط هم اگه مرد و زنی دلشون بخواد این کارها رو بکنن آزادن.ولی نکته اینجاست کسی که آدما رو بدن میبینه توی هر شرایطی و با هر ظاهری یه متلکی برای گفتن داره.آدم باشیم.